تحلیل تکنیکال globuscapitas درباره نماد TSLAX در تاریخ ۱۴۰۴/۵/۲۷

چرا موقعیت از الگو مهمتر است وقتی اکثر معاملهگران شروع میکنند، وسواس زیادی روی الگوهای کندل استیک دارند: چکش، دوجی، پوشا، ستاره صبحگاهی… فهرست ادامه دارد. اما واقعیت این است که الگوی کندل استیک در جای اشتباه تقریباً هیچ معنایی ندارد. چرا زمینه بر الگو برتری دارد یک کندل چکش در بالای یک روند صعودی با یک چکش در پایین یک روند نزولی بسیار متفاوت است. یکی میتواند نشاندهنده خستگی باشد؛ دیگری میتواند به معکوس شدن روند اشاره کند. بدون در نظر گرفتن تصویر بزرگتر، شما فقط شکلها را بدون معنا حفظ میکنید. کندل استیکها را مانند کلمات در نظر بگیرید. یک کلمه واحد میتواند بسته به جمله معانی کاملاً متفاوتی داشته باشد. زمینه همهچیز است. قدرت موقعیت در اینجا سه حوزه کلیدی وجود دارد که الگوهای کندل استیک اهمیت واقعی پیدا میکنند: سطوح حمایت و مقاومت یک کندل پوشای صعودی که دقیقاً در یک منطقه حمایت شکل میگیرد، بسیار قویتر از همان کندلی است که در وسط ناکجاآباد ظاهر میشود. جهت روند الگوهای خلاف روند خطرناک هستند. یک ستاره دنبالهدار در یک روند نزولی قوی، همان وزن را ندارد که در اوج یک رالی طولانی داشته باشد. مناطق نقدینگی و تلههای بازار شکار استاپها و برداشت نقدینگی اغلب الگوهای کندل استیک تندی ایجاد میکنند. تشخیص این مناطق از طعمه خوردن شما جلوگیری میکند. نحوه استفاده از این در معامله همیشه قبل از نگاه کردن به الگوهای کندل استیک، سطوح حمایت/مقاومت کلیدی را علامتگذاری کنید. از تایمفریمهای بالاتر برای زمینه استفاده کنید، سپس برای ورود به تایمفریمهای پایینتر زوم کنید. سیگنالهای کندل استیک را با حجم یا بهره باز ترکیب کنید تا تنظیمات نادرست را فیلتر کنید. حرف آخر کندل استیکها قدرتمند هستند، اما فقط زمانی که در محیط مناسب خوانده شوند. شکل را معامله نکنید — معنای پشت کندل را معامله کنید.